کد مطلب:29136 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:98
3751. تاریخ دمشق - از امّ سلمه - سوگند به خدا كه علی علیه السلام بر حق است. پیش از این و پس از این، پیمانی بسته شده و حكمی مسلّم است.[3]. 3752. المستدرك علی الصحیحین - به نقل از امّ سلمه -:پیامبر صلی الله علیه وآله، هرگاه خشمگین می شد، هیچ یك از ما جز علی بن ابی طالب علیه السلام جرئت نمی كرد كه با وی سخن بگوید.[4]. 3753. خصائص أمیر المؤمنین - به نقل از امّ سلمه -:آخرین كس در وداع با پیامبرصلی الله علیه وآله، علی علیه السلام بود.[5]. 3754. المستدرك علی الصحیحین - به نقل از ابو موسی، از امّ سلمه -:سوگند به آن كه به او سوگند می خورم (یعنی خدا) كه هرآینه، علی علیه السلام نزدیك ترین كسی بود كه پیامبر خدا به او وصیّت سپرد. صبحگاهان با پیامبر خدا دیدار كردیم و او مدام می فرمود: «علی آمد؟ علی آمد؟». فاطمه علیها السلام گفت: او را به دنبال كاری فرستاده ای. [ امّ سلمه گفت:] بعداً آمد و دانستم كه پیامبر صلی الله علیه وآله با او كار دارد. ما از اتاق، خارج شدیم و نزدیك در نشستیم و من، نزدیك ترینِ جمع به در بودم. پیامبر خدا به طرف وی خم شد و به راز گفتن و درِ گوشی سخن گفتن [ با او] پرداخت. پیامبر خدا، همان روز درگذشت. بنابر این، علی علیه السلام نزدیك ترین [ و آخرین] كس در وداع با پیامبرصلی الله علیه وآله بود.[6]. 3755. تاریخ دمشق - به نقل از زید بن ارقم -:وارد خانه امّ سلمه، همسر پیامبرصلی الله علیه وآله شدم. گفت:از كجایی؟ گفتم:از كوفه. گفت:از كسانی هستی كه در بینشان پیامبر خدا دشنام داده می شود؟ گفتم:نه، به خدا سوگند، مادر! من نشنیدم كسی پیامبر خدا را دشنام دهد. گفت:چرا [؛ وجود دارند]. به خدا سوگند، آنان می گویند كه خدا، علی علیه السلام و دوستدارانش را چنین كند! و سوگند به خدا كه پیامبر خدا، علی علیه السلام را دوست می داشت.[7]. 3756. تاریخ الطبری - به نقل از ابو عمره -:[ قبل از جنگ جمل،] امّ سلمه برخاست و گفت:ای امیر مؤمنان! اگر نافرمانی خداوند عزوجل و نپذیرفتن تو نبود، همراه تو می آمدم و این پسرم عمر - كه سوگند به خدا از جانم عزیزتر است -، همراه تو می آید تا در جنگ تو حضور داشته باشد؛ و عمر، همراه او به راه افتاد و همواره با او بود.[8]. ر. ك:ج 9، ص 191 (شكیبایی، با خار در چشم). ج 11، ص 432 (مخالفت با دشنامگویی به او/امّ سلمه).
3750. المعجم الكبیر - به نقل از امّ سلمه -:علی علیه السلام بر حق بود. كسی كه از او پیروی كرده است، از حق پیروی كرده، و آن كه او را رها كرده، حق را رها كرده است. پیمانی[1] است كه پیش از این بوده است.[2].